سفیر سیمرغ، وبلاگ تخصصی ادبیات فارسی

حسین منزوی ---خیال خام
Image result for ‫خیال خام پلنگ من‬‎

خیال خام ...

خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود

و ماه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود

پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد

که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود

گل شکفته ! خداحافظ، اگرچه لحظــه دیدارت

شروع وسوسه‌ای در من، به نام دیدن و چیدن بود

من و تو آن دو خطیم آری، موازیان به ناچاری

که هردو باورمان ز آغاز، به یکدگر نرسیدن بود

اگرچه هیچ گل مرده، دوباره زنده نشد امّا

بهار در گل شیپوری، مدام گرم دمیدن بود

شراب خواستم و عمرم، شرنگ ریخت به کام من

فریبکار دغل‌پیشه، بهانه ‌اش نشنیدن بود

چه سرنوشت غم‌انگیزی، که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می‌بافت، ولی به فکر پریدن بود******  حسین منزوی



:: موضوعات مرتبط: ایران، متن ادبی، شعر، ادبیات غنایی، ،
:: برچسب‌ها: حسین منزوی-شعر-خیال خام,
نويسنده : ....


سۆالی سخت که هیچ کس جوابش را نمی داند!!

«یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِیمِ * الَّذِی خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ  *فِی أَیِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ » ؛ (سوره انفطار آیات 6و 7و 8) ؛‌ ای انسان ، چه چیزی تو را به پروردگار کریمت مغرور کرده ؟ پروردگاری که تو را آفریده و ساخته وپرداخته و تناسب داده است و به هر صورتی که خواسته ترکیب کرده ؟


گاهی اوقات از ما سۆالاتی می شود که در جا خشکمان می زند و برای پاسخ دادن به آن تمام وجودمان در گیر می شود؟

مثلاً دوست داری در چه حالتی بمیری؟

دوست داری کی بمیری؟

سۆال می پرسند اگر زیباترین ، ثروتمندترین و با نفوذترین آدم کره زمین بودی چه احساسی داشتی ؟

این سۆال ها را خیلی هایمان بی جواب می گذاریم و از جواب دادن طفره می رویم اما گاهی اوقات پرسشگر کسی است که نمی توانیم از جواب دادن طفره برویم ، باید جواب بدهیم اگر شده برای هر سۆالی ساعت ها فکر کنیم اما پاسخ دادن حتمی است .

مثل وقتی که خداوند متعال از ما یک سۆال بپرسد باید جواب بدهیم . هیچ راه فراری نیست اگر اینجا سرمان را در برف کنیم و نشنیده بگیریم و جواب ندهیم ، در آخرت خفتمان می کنند و جواب را خواهند گرفت .

سوره انفطار
 

یکی از سۆالاتی که خداوند متعال صریحاً می پرسد و ما موظفیم که جواب بدهیم این است که : «ای انسان، چه چیزی تو را به پروردگار کریمت مغرور کرده ؟ »

جداً چه چیز اینقدر ما را مغرور کرده که از بندگی کردن خداوند عار داریم ؟ چه چیز ؟

عده ای ثروت دارند ، شهرت دارند ، زیبایی دارند و به آن ها مغرورند ؛ می فرماید در مقابل خداوند کریم و بخشنده که هر چه دارید از او است و اگر او اراده کند لحظه ای دیگر ندارید چه چیز مغرورتان کرده ؟ 

بسیاری از ما هم که از دار دنیا چیز خاصی نداریم ، نه ثروتی نه قدرتی نه جمالی و نه هیچ چیز دیگری که بگوییم دلیل غرور مان این است، این سۆال را پاسخ دهیم ما چرا اینقدر مغروریم؟ ما به چه چیز مغروریم ؟

بنده با این سۆال که مواجه شدم ساعت ها فکر کردم ولی دریغ از یک جواب قانع کننده ، من به این نتیجه رسیدم که از بس که در درک مقام ربوبی خداوند متعال جاهلم به هیچ مغرورم و الا کسی که مقام پروردگار عالم را بشناسد که مغرور نمی شود حتی اگر زیباترین باشد ، می فهمد که جمال او نقشی است که خداوند بر صورت او زده است .

اگر ثروتی داشته باشد می فهمد که گنجینه های عرش دست خداوند است و او در مقابل پرودگار گدایی بیش نیست . 

نظر شما در این مورد چیست؟

انسان به چه چیز مغرور است؟

به سابقه درخشانش ؟ به بندگی بی چون و چرایش ؟ یا ... شما بگویید

سایت تبیان



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: قرآن،غرور انسان,
نويسنده : ....


مولانا



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: مولانا,
نويسنده : ....


شهر رمضان

هر کسی می تواند دانه های یک سیب را بشمارد

اما

تنها خداوند میتوانه سیب های یک دانه را بشمارد . . .

 

http://s3.picofile.com/file/7845525478/7.gif

 

آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند ، راحت تر می خوابند . . .

 

http://s3.picofile.com/file/7845525478/7.gif

 

یک جمله زیبا از طرف خدا :

“قبل از خواب دیگران را ببخش  و من قبل از اینکه بیدار شوید ، شما را بخشیده ام” . . .

                                                                                                                     برگرفته از وبلاگ سنگر مجازی



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: رمضان,
نويسنده : ....


نشانه های فصل بهار در نقاط مختلف دنیا

  فصل بهار، جلوه گاه قدرت پروردگار با تمام زیبایی هایش در نیمکره شمالی، پس از یک زمستان سرد و طولانی نشانه های خود را نمایان کرده است. بسیاری از مردم فصل بهار را آغاز زندگی دوبارهٔ طبیعت می‌دانند. در این فصل حیواناتی که دارای خواب زمستانی هستند و همچنین درختان از خواب زمستانی بیدار شده و زندگی را دوباره آغاز می‌کنند. زمانی که فصل بهار می رسد روح دوباره در کالبد طبیعت بی جان و افسرده دمیده می شود و طبیعت لباس حیات بر تن می کند و اینگونه است که رستاخیز انسان و جهان، با پیدایش بهار به تماشا گذاشته می شود. پرنده ها، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند.

بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر دوست داشتنی و خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد. بهار، فصل حکمت الهی است. اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات، سرازیر است و ما اگر به غفلت، او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش می پردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشای جلوه هایش، اشک شوق از چشمی جاری شود. در واقع جهان هستی، تجسمی است از کمال و جمال پروردگار که همه ساله برای بشر یاد می دهد که زنده شدن پس از مرگ حقیقت است و این از توانایی های شگفت انگیز خالق یکتای این جهان بی همتاست



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: بهار،طبیعت,
نويسنده : ....


زیبایی زندگی

زندگي آرام است، مثل آرامش يك خواب بلند.
زندگي شيرين است، مثل شيريني يك روز قشنگ.
زندگي رويايي است، مثل روياي ِيكي كودك ناز.
زندگي زيبايي است، مثل زيبايي يك غنچه ي باز.
زندگي تك تك اين ساعتهاست، زندگي چرخش اين عقربه هاست،

زندگي راز دل مادر من.

زندگي پينه ي دست پدر است،

زندگي مثل زمان در گذر

است.............................

**********************************

حرفهايي هست براي نگفتن

و ارزش عميق هر كسي به اندازه ي حرفهايی است كه براي نگفتن دارد

و كتاب هايی نيز هست براي ننوشتن

و من اكنون رسيده ام به آغاز چنين كتابي...

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: عشق،زندگی,
نويسنده : ....


میلاد

حق چو دید آن نور مطلق در حضور

آفرید از نور او صد بحر نور

آفرینش را جز او مقصود نیست

پاک دامن تر زاو موجود نیست

میلاد نبی اکرم گرامی باد . . .



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
نويسنده : ....


اربعین

اربعین به معنای چهلم است.

اربعین بیستم ماه صفر است که چهل روز بعد از روز عاشورا است. مسلمانان شیعه در این روز مراسم سوگواری به یاد امامحسین بن علیعلیه السلام، نوه پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و ۷۲ تن از یاران وفادارش را که در روز عاشورا به دست لشکریان یزید به شهادت رسیدند، برگزار می‌کنند. در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار می‏شود. در تقویم رسمی ایران این روز تعطیل می‌باشد. همه ساله در اربعین حسینی شیعیان دنیا در کربلا که حرم امام حسین علیه السلام و یاران وفادارش هست، جمع می‌شوند و به عزاداری می‌پردازند در سال 2012 بیش از 17میلیون نفر در کربلا گرد هم آمده بودند. پیاده روی اربعین بزرگترین راهپیمایی جهان می باشد که زائران و عاشقان اباعبدالله با طی مسیرهای بسیار طولانی(حتی بیش از 600 کیلومتر) خودشان را به کربلا می رسانند.همچنین اربعین بزرگترین نجمع صلح جهان می باشد.

مورخان نوشته‌اند که جابر بن عبدالله انصاری، همراه عطیه عوفی در همان اولین اربعین پس از عاشورا به زیارت حسین رفتند.

در برخی منابع اسیران شام یعنی بازماندگان کشته‌شدگان کربلا در چهملین روز کشته شدن حسین بن علی به کربلا رسیدند. از جمله در کتاب نزهه الزاهد ص ۲۱ این مطلب ذکر شده‌است.

سوگواری محرم

در ایران سوگواری بیشتر در ماه‌های محرم و صفر و به ویژه اربعین برگزار می‌شوند. معمولاً هر مجلس روضه از دو بخش زنانه و مردانه تشکیل می‌شود. برخی روضه‌ها ممکن است کاملاً زنانه باشند و گاه کاملاً مردانه. مجلس روضه ممکن است در خانه تشکیل شود و یا در تکیه‌ها، مساجد و حسینیه‌ها برپا شود.که مجلس روضه معمولاً با قرائت قرآن و یا زیارت عاشورا‌ شروع می شودو از سخنرانی و ذکر مصیبت هم تشکیل می شود.



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: محرم و صفر واربعین,
نويسنده : ....


قالی بزرگی است زنــدگی

ZanWwW.KamYab.Ir  قـالی بـزرگی است زنـدگی ...

هر هزارسال، یک بار فرشته ها قالی جهان را در هفت آسمان می تکانند

تا گرد وخاک هزارساله اش بریزد وهربار با خود می گویند:

این نیست قالی که انسان قرار بود ببافد

این فرش فاجعه است…

با زمینه سرخ خون…

و حاشیه های کبود معصیت…

با طرح های گناه و نقش برجسته های ستم…

فرشته ها گریه می کنند و قالی آدم را می تکانند

و دوباره با اندوه بر زمین پهنش می کنند.

رنگ در رنگ… گره در گره… نقش در نقش…

قالی بزرگی است زندگی…

که تو می بافی و من می بافم و او می بافد

همه بافنده ایم

می بافیم و نقش می زنیم

می بافیم و رج به رج بالا می بریم

می بافیم و می گستریم

دار این جهان را خدا به پا کرد.

و خدا بود که فرمود: ببافید و آدم نخستین گره را بر پود زندگی زد.

هر که آمد گره ای تازه زد و رنگی ریخت و طرحی بافت.

چنین شد که قالی آدمی رنگ رنگ شد

آمیزه ای از زیبا و نازیبا…

سایه روشنی از گناه و صواب…

گره تو هم بر این قالی خواهد ماند

طرح و نقشت نیز…

و هزارها سال بعد آدمیان برفرشی خواهند زیست که گوشه ای از آن را تو بافته ای.

کاش گوشه را که سهم توست زیبا تر ببافی…

برگی از نوشته های عرفان نظر آهاری



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: زندگی,
نويسنده : ....


کوه پرسيد ز رود ** زير اين سقف كبود ** راز ماندن در چيست ؟؟!!!! **

گفت : در رفتن من **

كوه پرسيد : و من ؟؟!!!! ** گفت : ماندن تو !!!! **

بلبلي گفت : و من ؟؟!!!! **

خنده اي كرد و گفت : در غزل خواني تو !!!! **

آه از آن آبادي ** كه در آن كوه روَد ** رود مرداب شود **

و در آن بلبل سر گشته سرش را به گريبان ببرد **

و نخواند ديگر **

من و تو ، بلبل و كوه و روديم **

راز ماندن جز **

در خواندن من ** ماندن تو ،

رفتن ياران سفر كرده يمان نيست ،

بدان !!!!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: راز ماندن,
نويسنده : ....


نوشته ها و جملات انگلیسی زیبا با معنی فارسی

روزتان را با نگاهی در اینه اغاز کزده و خطاب به خود بگویید :

امروز من هر کاری را به بهترین شکل ممکن انجام میدهم

و سپس به این گفته عمل کنید

BEGIN YOUR DAY WITH LOOKING AT THE MIRROR AND TELL YOURSELF:TODAY I AM GOING TO DO EVERY THING IN THE BEST POSSIBLE MANNER AND DO IT THERE AFTER

شما باید باختن را بیاموزید زیرا وقتی برنده میشوید چیز زیادی یاد نمیگیرید

YOU MUST LEARN LOSING.BECAUSE WHEN YOU WIN YOU DON’T LEARN MUCH

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر شکستهایتان را به جای پا تبدیل کرده و بر انها قدم گذارید شما را در اوج ملاقات خواهم کرد

IF YOU TURNYOUR FAILURES INTO FOOT PRINTS AND STEP ON THOSE I WILL SEE YOU OVER THE TOP

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پس از گذشتن از ادمهای پایین رسیدن به اوج اسان است

IT IS EASY TO GET THE TOP AFTER YOU GET THROUGH THE CROWD AT THE BOTTOM

کلمات تند و زننده هیچ استخوانی رو نمی شکنه اما قلبا رو میشکنه .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

To love someone means to see them as God intended them.

دوست داشتن یک نفر، یعنی دیدن او به همان صورتی که خدا خواسته است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آنچه که هستی هدیه خداوند به توست و آنچه که می شوی هدیه تو به خداوند ، پس بی نظیر باش .

The person that you are, is gods gift to you, and the one you will be is your gift to god , so be perfect and excellent



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
نويسنده : ....


در رثای امام حسین (ع)

قال شاعر فی رثاء الحسین (ع):

ما اٍن بقیت من الهوان علی الثری           ملقی ثلاثا فی ربی و وهاد

الا لکی تقضی علیک صلاتها                   زمر الملايک فوق سبع شداد



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، شعر، ادبیات حماسی، ،
:: برچسب‌ها: مرثیه ای برای امام حسین علیه السلام, شعر, مرثیه, سوگواری,
نويسنده : ....


عاقلانه ترین کلمه "احتیاط" است
حواست را جمع کن

دست و پا گیر ترین کلمه "
محدودیت" است
اجازه نده مانع پیشرفتت شود

سخت ترین کلمه "
غیر ممکن" است
اصلا وجود ندارد

مخرب ترین کلمه "
شتابزدگی" است
مواظب پل های پشت سرت باش

تاریک ترین کلمه "
نادانی" است
آن را با نور علم روشن کن

کشنده ترین کلمه "
اضطراب" است
آن را نادیده بگیر

صبور ترین کلمه "
انتظار" است
همیشه منتظرش بمان

با ارزش ترین کلمه "
بخشش" است
سعی خود را بکن

قشنگ ترین کلمه "
خوشرویی" است
راز زیبایی در آن نهفته

سازنده ترین کلمه "
گذشت" است
آن را تمرین کن

پرمعنی ترین کلمه "
ما" است
آن را به کار ببر

عمیق ترین کلمه "
عشق" است
به آن ارج بده

بی رحم ترین کلمه "
تنفر" است
با آن بازی نکن

خودخواهانه ترین کلمه "
من" است
از آن حذر کن

نا پایدارترین کلمه "
خشم" است
آن را در خود فرو بر

بازدارنده ترین کلمه "
ترس" است
با آن مقابله کن

با نشاط ترین کلمه "
کار" است
به آن بپرداز

پوچ ترین کلمه "
طمع " است
آن را در خود بکش

سازنده ترین کلمه "
صبر" است
برای داشتنش دعا کن

روشن ترین کلمه "
امید" است
همیشه به آینده امیدوار باش

منبع:پرشين استار



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
نويسنده : ....


زیبایی نارسیس

 

نارسیس جوان زیبایی بود. همه روزه برای دیدن زیبایی خود به دریاچه آبهای شیرین در وسط جنگل میرفت.

آنچنان شتابان از میان مردم می گریخت که مبادا کسی او را ببیند و از زیبایی اش لذت ببرد,
آنچنان شتابان از میان درختان می گریخت که مبادا اوریاد ها الهه جنگل ها او را ببیند و از زیبایی اش لذت ببرد.

وقتی به دریاچه می رسید…

آرام می گرفت و ساعتها در سکوت دریاچه محو زیبایی خود می شد,آنچنان محو تماشای خود می شد که اصلا نمی فهمید روز کی به پایان می رسد و شب همگام دزدانه به خانه اش باز می گشت تا مبادا کسی او را ببیند و از زیبایی اش لذت ببرد!
یک روز همچنان که نارسیس دوان دوان آمد تا خود را به دریاچه برساند
و مثل هر روز از زیبایی اش لذت, ببرد پایش به سنگی خورد و به دورن دریاچه افتاد و مرد….
از مکانی که نارسیس به درون دریاچه افتاد گل نیلوفری شکفت , دریاچه نام او را به یاد نارسیس , نارسیس گذاشت.

دریاچه همهء روز برای برای نارسیس می گریست تا اینکه روزی اوریادها الهه جنگل ها آمدند
و تمام آب های شیرین دریاچه را با اشک های دریاچه شور کردند و به او گفتند :
هان , ای دریاچه هرگز مپندار که گریستن تو برای نارسیس می تواند ما را بترساند یا وادار به گریستن کند
چرا که او در هر حال زیبا ترین بود و ما در هر حال همیشه در جنگل ها به دنبالش دوان بودیم تا او را ببینیم
اما او همیشه در میان جنگل از ما فراری بود و ما هرگز او را ندیده بودیم وا ز زیبایی اش لذت نبردیم
تنها تو بودی که او را دیده ای و از رزیبایی اش لذت برده ای حال هم خود برایش گریه کن.

دریاچه با تعجب اشکهایش را پاک کرد و پرسید: مگر, نارسیس زیبا هم بود؟!
اوریادها با تعجبی دو چندان پاسخ دادند: آری , او زیبا بود, زیبا ترین بود ولی چگونه ممکن است که تو این راندانی؟!
تو او را از هر کسی بیشتر دیده بودی, از خودش هم بیشتر
اصلا تو تنها کسی بودی که او را میدیدی چگونه ممکن است که نفهمیده باشی او زیباست؟!

دریاچه که کاملا گیج شده بود پاسخ داد: نارسیس همه روزه ساعت ها بر حاشیه من می نشست اما من هرگز نفهمیدم او زیباست
زیرا هر روز که او به سراغ من می آمد من در عمق چشمانش محو تماشای زیبایی خود می شدم
و اکنون که مرده از این می گریم که دیگر نمیتوانم زیبایی ام را ببینم!!!
میبینید ؟گاهی وقتا اونقدر محو “خود” میشیم که دیگه از دوست که هیچ فاصله ای با ما نداره غافل میشیم!!!


میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

نوشته شده توسط: مصطفی سرداری 

 

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، داستان، داستان کوتاه، نثر، ،
:: برچسب‌ها: نارسیس, زیبایی,
نويسنده : ....


قورباغه ها
FROGS
 

قورباغه ها
Once upon a time there was a bunch of tiny frogs..... Who arranged a running competition.

 

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با

 

هم مسابقه ی دو بدند .

 

The goal was to reach the top of a very high tower.
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود .
 big crowd had gathered around the tower to see the race and cheer on the contestants. ...

 

جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند ...

 

  The race began....

 

و مسابقه شروع شد ....
 

 

Honestly,no one in crowd really believed that the tiny frogs would reach the top of the tower.
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند ..

 

  You heard statements such as:
شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید :

 

'Oh, WAY too difficult!!'
'
اوه,عجب کار مشکلی !!'

 

'They will NEVER make it to the top.'
'
اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند
.'

 

or
یا :

 

'Not a chance that they will succeed.. The tower is too high!'
'
هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلند ه !' 

 

The tiny frogs began collapsing. One by one....
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند ...  

 

Except for those, who in a fresh tempo, were climbing higher and higher....
بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند ...
The crowd continued to yell,  'It is too difficult!!! No one will make it!'
جمعیت هنوز ادامه می داد,'خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه !'
More tiny frogs got tired and gave up....
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف ...

 

But ONE continued higher and higher and higher....
ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر ....

 

This one wouldn't give up!
این یکی نمی خواست منصرف بشه !  

 

At the end everyone else had given up climbing the

 

tower. Except for the one tiny frog who, after a big effort, was the only one who reached the top!
بالاخره بقیه ازادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه

 

کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید !
THEN all of the other tiny frogs naturally wanted to

 

know how this one frog managed to do it?
بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این  کار رو انجام داده؟

 

A contestant asked the tiny frog how he had found the strength to succeed and reach the goal?
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟

 

  It turned out....
و مشخص شد که ...

 

That the winner was DEAF!!!!
برنده ی مسابقه کر بوده !!!
 
The wisdom of this story is:
Never listen to other people's tendencies to be negative or pessimistic. ...   because they take your
most wonderful dreams and wishes away from you -- the ones you have in

 

your heart!

 

Always think of the power words have.
Because everything you hear and read will affect your actions!
نتیجه ی اخلا قی این داستان اینه که :
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون

 

اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید !
همیشه به
قدرت
کلمات فکر کنید .
چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره

 

Therefore:
پس :

 

ALWAYS be....
همیشه ....

 

POSITIVE!
مثبت فکر کنید !

 

And above all:
و بالاتر از اون

 

Be DEAF when people tell YOU that you cannot fulfill your dreams!
کر بشید هر وقت کسی خواست به شما  بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید !

 

Always think:
و هیشه باور داشته باشید :

 

God and I can do this!
من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم

 

Pass this message on to 5 'tiny frogs'  you care about.
این متن رو به 5 "قورباغه كوچولو" که براتون اهمیت دارند بفرستید .. Give them some motivation!! !

 

به اون ها کمی امید بدید !!

 

  Most people walk in and out of your life......but FRIENDS Leave footprints in your heart 
 
آدم های زیادی به زندگی شما وارد و از اون خارج میشن... ولی

 

دوستانتون جا پا هایی روی قلبتون جا خواهند گذاشت....

 

*موفق باشی*

برگرفته از سایت گوناگون




:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، داستان، داستانک، نثر، نثر،داستان، ،
:: برچسب‌ها: داستانک, موفقیت, امید, آرزو,
نويسنده : ....


سخنان تامل برانگیز2















منبع:پرشین استار
 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: تصویر,
نويسنده : ....


سخنان تامل برانگیز

برگرفته از پرشین استار



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
نويسنده : ....


سخت آشفته و غمگین بودم

  به خودم می گفتم:

بچه ها تنبل و بد اخلاقند
 
دست کم میگیرند
   
درس ومشق خود را…
   
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم

 

 و نخندم اصلا

  تا بترسند از من

 

   و حسابی ببرند…

 
خط کشی آوردم،

 

درهوا چرخاندم…
   چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
 
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
 
 اولی کامل بود،
 
دومی بدخط بود
  بر سرش داد زدم…
  سومی می لرزید…
 
 خوب، گیر آوردم !!!
 
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود…
دفتر مشق حسن گم شده بود
 
  این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید…
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
 

” به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند”

” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را…
 
 
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
 
او تقلا می کرد
  چون نگاهش کردم
 
 ناله سختی کرد…
 
  گوشه ی صورت او قرمز شد

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: شعر,
نويسنده : ....


سخنان تامل برانگیز

*************

ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﺪ.
اﮔﺮ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺁﻧﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﻧﺪ, ﺑﮕﺬاﺭﻳﺪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ,
" ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻚ اﻧﺘﺨﺎﺏ اﺳﺖ "
ﺯﻧﺪﮔﻲ, ﺭاﺿﻲ ﻧﮕﻪ ﺩاﺷﺘﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﻴﺴﺖ.........

*********************

 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
نويسنده : ....


حکایتی از گلستان

 

 

پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد بیچاره درآن حالت نومیدی ملک را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن که گفته‌اند هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید.

وقت ضرورت چو نماند گریز              دست بگیرد سر شمشیر تیز
اذا یئسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ              کَسنّورِ مغلوب یَصولُ عَلی الکلبِ

ملک پرسید چه می‌گوید یکی از وزرای نیک محضر گفت ای خداوند همی‌گوید وَ الْکاظِمینَ الغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النّاسِ ملک را رحمت آمد و از سر خون او در گذشت وزیر دیگر که ضدّ او بود گفت ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت ملک روی ازین سخن در هم آمد و گفت آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی و خردمندان گفته‌اند دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنه‌انگیز

هر که شاه آن کند که او گوید     حیف باشد که جز نکو گوید

بر طاق ایوان فریدون نبشته بود

جهان ای برادر نماند به کس               دل اندر جهان آفرین بند و بس
         مکن تکیه بر ملک دنیا و پشت               که بسیار کس چون تو پرورد و کشت
  چو آهنگ رفتن کند جان پاک                چه بر تخت مردن چه بر روی خاک

برگرفته از کلیات سعدی

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، شعر، نثر، انواع ادبی، ،
:: برچسب‌ها: حکایت،سعدی،نکوهش دنیا پرستی,
نويسنده : ....


کمی تامل

نه تو می مــانی و نه
انــدوه
و نه هیچیـــــک از مردم ایــــن
آبادی…
به حباب نگـــــران لب یک رود
قســــم،
… و به کوتاهــــی آن لحظه شـــــادی
که گذشت،
غصــــه هم می گــــذرد،
آنچنــــانی که فقط خاطــــره ای
خواهـــد ماند…
لحظه ها عریاننــــد
به تن لحظـــه خود، جامه انــدوه
مپوشان هرگــــز
.
Sms.KamYab.Ir



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
نويسنده : ....


خداونـد از نـگاه ملاصـدرا

God[WwW.Kamyab.IR]

خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود

یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق می شود

خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار

و بپرهیزید
از ناجوانمردیهــا
ناراستی ها
نامردمی ها!

چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفره ی شما
با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند

مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمیشود؟
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود
که به نفرت پناه میبرید؟
که در حقیقت یافت نمیشود
که به دروغ پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود
که به خلاف پناه میبرید؟
و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید
که انسانیت را پاس نمی دارید ؟!

از سخنان ملاصدرای شیرازی

برگرفته از سایت کمیاب



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: خداوند،ملاصدرا,
نويسنده : ....


جملات ارزشمند

انسان های خوب
همچو انعکاس ماه در زلال برکه اند
لمس شدنی نیستند ولی زیبایی بخش ظلمت شبند



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
نويسنده : ....


جملات فلسفی 1


 من در رقابت با هیچکس جز خودم نمیباشم

هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام . . .

(بیل گیتس)

****************

یک در آغوش کشیدن بیصدا میتواند برای قلبی محزون

هزاران کلمه معنی داشته باشد . . .

****************
هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید

شخص دیگری نفس های آخرش را میکشد

پس دست از گله و شکایت بردارید و با داشته هایتان زندگی کنید . . .

*************

چیز های خوب به سراغ کسانی میروند که صبر میکنند

اما چیز های بهتر به سراغ کسانی میروند که برایش تلاش میکنند . . .

*****************
زبان هیچ استخوانی ندارد

اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند . . .

مراقب حرف هایتان باشید

*****************
همیشه نگاهتان به اون بالا باشه

تا دلتان از این پایین ها نگیره . . .

**************

گذران امروز ، برای شکایت از دیروز ، فردای بهترین نخواهد ساخت . . .

******************

****************

میگویند با دوستان مروت با دشمنان مدارا

اما مشکل این است که این روزها نمیتوان آنها را از هم تشخیص داد . . .

*********************

وقتی کسی به زندگیتان وارد میشود

خدا اورا به دلیلی میفرستد

یا برای درس گرفتن از او

و یا برای ماندن با او برای همیشه . . .

**********************

یادتان باشد ، وقتی خورشید میدرخشد

هرکسی میتواند دوستتان داشته باشد

در طوفان است که متوجه میشوید چه کسی واقعا به شما علاقه دارد . . .

******************

گاهی دو نفر باید از هم فاصله بگیرند

تا بفهمند چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند . .

*************

گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نیست

چون مانع بازگشت شما به جاییست که از ابتدا نباید پا به آنجا میگذاشتید . . .

 ***************

هیچوقت زیاد به خودتان سخت نگیرید

چون دیگران این کار را برای شما انجام میدهند !

*******************

هیچوقت بیش از حد عاشق نباش

بیش از حد اعتماد نکن

و بیش از حد محبت نکن

چون همین بیش از حد

به تو بیش از حد آسیب می رساند . . .

منبع:RadsMs.com
 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: جملات فلسفی,
نويسنده : ....


جملات فلسفی

 وفـاداری یک زن زمانی معـلوم میشود که مــردش هــیچ نداشته باشد

وفـاداری یک مـرد زمانی معـلوم میشود کــه همــه چــیز داشـته باشـد . . .

 ***************************
از قضاوت کردن دست بکش تا آرامش را تجربه کنی . . .
“دیباک چوپوا”

**********************

  مهم نیست دیگران در مورد شما چگونه فکر می کنند

مهم این است که تصویر ذهنی شما از خودتان چگونه است . . .

 ********************

بدترین راننده قانون مند در شهر بسیار بهتر از بهترین راننده قانون شکن رانندگی میکند

********************** 

ایمان به این معنا نیست که کشتی شما هیچگاه دچار طوفان نمی شود

بلکه یعنی کشتی شما هیچگاه غرق نمی شود . . .

 **************
من در رقابت با هیچکس جز خودم نمی باشم

هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام . . .

(بیل گیتس)

****************

یک در آغوش کشیدن بی صدا میتواند برای قلبی محزون

هزاران کلمه معنی داشته باشد . . .

 ****************
هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید

شخص دیگری نفس های آخرش را میکشد

پس دست از گله و شکایت بردارید و با داشته هایتان زندگی کنید . . .

************* 

چیز های خوب به سراغ کسانی میروند که صبر میکنند

اما چیز های بهتر به سراغ کسانی میروند که برایش تلاش  میکنند . . .

 *****************
زبان هیچ استخوانی ندارد

اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند . . .

مراقب حرف هایتان باشید

*****************
همیشه نگاهتان به اون بالا باشه

تا دلتان از این پایین ها نگیره . . .

**************

گذران امروز ، برای شکایت از دیروز ، فردای بهترین نخواهد ساخت . . .

****************** 

برای اینکه انسان کاملی باشید لازم نیست حتما در یک رابطه قرار بگیرید

شما به واسطه آنچه که هستید کاملید ، نه به واسطه آنکسی که با او هستید

**************** 

میگویند با دوستان مروت با دشمنان مدارا

اما مشکل این است که این روزها نمی توان آنها را از هم تشخیص داد . . .

 *********************

وقتی کسی به زندگیتان وارد می شود

خدا اورا به دلیلی می فرستد

یا برای درس گرفتن از او

و یا برای ماندن با او برای همیشه . . .

 **********************

یادتان باشد ، وقتی خورشید می درخشد

هرکسی می تواند دوستتان داشته باشد

در طوفان است که متوجه میشوید چه کسی واقعا به شما علاقه دارد . . .

 ******************

خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد

خوشبخت کسی است که با مشکلات مشکلی ندارد . . .

 ***************
گاهی دو نفر باید از هم فاصله بگیرند

تا بفهمند چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند . .

************* 

گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نیست

چون مانع بازگشت شما به جاییست که از ابتدا نباید پا به آنجا می گذاشتید . . .

 ************

فرار از مشکلات مسابقه ای است که هرگز در آن برنده نخواهید شد . . .

 ***************

گله نکنید که چرا شخصی با شما درست رفتار نمی کند

اگر می دانید لیاقتتان بیشتر است

چرا با او رابطه دارید ؟

 ******************

منبع:RadsMs.com
 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: موفقیت, امید, صبر,
نويسنده : ....


جملات مثبت

باران که می بارد همه پرنده ها به دنبال سر پناهند ، اماعقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتراز ابرها پرواز میکند . این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند . . .

*******************

از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)

***************

ای انسان حرفی را بزن که بتوانی آنرا بنویسی و چیزی را بنویس که بتوانی آنرا امضاء کنی و چیزی را امضاء کن که بتوانی به آن متعهد باشی

*******

وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است

*************

علف هرز چيست؟ -گياهي که هنوز فوايدش کشف نشده!

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: جملات مثبت,
نويسنده : ....


روحیه شکرگزار

shokr

تا حالا تو عمرت شده از خدا تشکر کنی؟ یا همه اش در حال نق نق کردن بودی که خدایا چرا این رو به من ندادی، خدایا چرا اینطوری شد، خدایا چرا این کار رو واسم نکردی؟

اصلا شده یک روز، فقط یک روز رو به آسمون نگاه کنی و بگی خدایا ازت سپاسگزارم بخاطر این زندگی که به من دادی؟

اصلا تا حالا به این جمله فکر کردی؟ یا دنیا رو همه اش از این دید نگاه می کنی که خدا چه اشتباه بزرگی کرده که من رو وارد زندگی کرده! اصلا من که از خودم اراده ندارم!

کیفیت زندگی شما و داشتن خوشبختی فقط در نگاه شما نسبت به جهان به دست می یاد.

یه جورش اینه که از صبح تا شب نق بزنی، هی بگی : چرا این اینجوریه، چرا اون اینجوریه، چرا مملکت فلانش اینجوریه …

نوعی دیگر هم هست که می شه شاکر باشی، به جای فکر کردن به چیزهای منفی ، به داشته هات نگاه کنی و از اونها لذت ببرسی

کار زیاد سختی نیست!
عمری با این نگاه زندگی کردی و نتیجه اش رو هم همین حالا داری می بینی! یه چند روزی هم با این دید به زندگی نگاه کن!
نوشته شده توسط:
مصطفی سرداری



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: شکرگزاری,
نويسنده : ....


جملات زیبا

رنجاندن:

 

کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم؛

مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند؛

و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم؛

بعد می فهمیم که خیلی دیر شده ...!

***************

 

آزمایش:

جواب آزمایش الهی مون ، درست در نمیاد ؛

اگر عمری از حرام و لقمه اش ناشتا نباشیم ...

**************************

حوصله:

 

هر از گاهی که هوای حوصله ابری میشه ؛

به خودم امید میدم و بیاد میارم که " خورشید هنوز سرجاشه و خاموش نشده ... "

****************************

دریافته ام که :

خداوند به آدم یک هوش و دو گوش داده

تا هوشمندانه و در بعضی مواقع

یکیش در باشه و دیگریش دروازه ...

****************************

 

 

برگرفته از گیله مرد

 

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
نويسنده : ....


عشق یعنی این
 
شنیدید میگن عاشق شدن آسونه اما عاشق موندن هنره.
به خاطر همینه که میگم عشق واقعی ادامه داره......
بدون اینکه بفهمی......................

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد.درراه با یک ماشین تصادف کرد وآسیب دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت اورابه اولین درمانگاه رساندند . پرستاران ابتدا زخم های پیرمردرا پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد.پیرمرد غمگین شدوگفت عجله دارم نیازی به عکسبرداری نیست.پرستاران ازاو دلیلش را پرسیدند.
پیرمرد گفت:زنم در خانه سالمندان است, هر صبح آنجا می روم و صبحانه رابا او می خورم . نمی خواهم دیر شود! پرستاری به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم .پیرمرد با اندوه گفت : خیلی متاسفم , او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمیشناسد ! پرستار با حیرت گفت : وقتی که نمیداند شما چه کسی هستید , چرا هرروز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید ؟ پیرمرد با صدایی گرفته گفت :

 اگر او مرا نمی شناسد، من که میدانم او چه کسی است

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، داستانک، ،
:: برچسب‌ها: عشق<الزايمر<همسر,
نويسنده : ....


خداوند از انسان چه می‌خواهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://www.goonagoon-groups.com/

شبی از شب‌ها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.

در همین حال مدتی گذشت، تا آن که استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت او را نظاره می کند.

استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می‌کنی؟

شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطفش.

استاد گفت: سوالی می‌پرسم، پاسخ ده.

شاگرد گفت: با کمال میل استاد.

استاد گفت: اگر مرغی را پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟

شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آن که از گوشت و تخم آن بهره‌مند شوم.

استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟

شاگردگفت: خوب راستش نه...! نمی‌توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ برای خود، تصور کنم!

استاد گفت: حال اگر این مرغ برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را خواهی کشت، تا از آن بهره‌مند گردی؟!

شاگرد گفت: نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخم‌ها برایم مهم‌تر و با ارزش‌تر خواهند بود.

استاد گفت: پس تو نیز برای خداوند چنین باش!

همیشه تلاش کن، تا باارزش‌تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی. تلاش کن تا آن قدر برای انسان‌ها، هستی و کائنات خداوند، مفید و باارزش شوی تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را به دست آوری.

خداوند از تو گریه و زاری نمی‌خواهد، او از تو حرکت، رشد، تعالی و با ارزش شدن را می‌خواهد و می‌پذیرد، نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را .....

برگرفته از سایت گوناگون



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: موفقیت, روانشناسی, ,
نويسنده : ....


ميلاد منجي

اشعار زیبای ولادت امام زمان, اشعار امام زمان

                صبحدم پيك مسيحا دم جانان آمد             
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد
               سحر از پرده نشينان حريم خلوت               
نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد
                 عاشقان را رسد اين طرفه بشارت زسروش             
كه سحرگاه شب نيمه شعبان آمد
                مى ‏كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل             
كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد
              وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق             
بهر افراشتن پرچم قرآن آمد
                 شهسواريست كه با صولت و بازوى على             
از پى كشتن كفار به ميدان آمد
             مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن             
پى آرامش دلهاى پريشان آمد
              آنكه اندر رگ او خون حسين بن عليست             
پى خونخواهى سالار شهيدان آمد
              در ره زهد و عبادت چو على بن حسين             
 سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد
               علم باقر همه در اوست كه با مشعل علم             
رهبر جامعه بى سر و سامان آمد
             تا ز ناپاك كند مذهب صادق را پاك             
مظهر راستى و پاكى و ايمان آمد
              هم چو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد             
دردمندان جهان را پى درمان آمد
              چون رضا تا كه كند از رنگ علوم             
وارث افسر سلطان خراسان آمد
             اوست سرچشمه تقوا و فضيلت چو جواد             
 منبع فيض و جوانمردى و احسان آمد
               هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر             
با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد
            يادگار حسن عسگرى پاك سرشت             
كه جهان را كند از عدل گلستان آمد
             قائم آل محمد شه اقليم وجود             
كه بفرمانده ى عالم امكان آمد
             طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن             
پى تبريك چنين شاد و غزلخوان آمد

اشعار زیبای ولادت امام زمان, اشعار امام زمان

مژده اي دل که شب نيمه شعبان آمد
 

 بر تن مرده و بي جان جهان جان آمد

بانگ تکبير نگردرهمه عالم بر پاست

همه  گويند  مگر  جلوه  يزدان   آمد

اززمين نوربه بالا رود امشب زيرا

نور خورشيد امامت همه  تابان  آمد

قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول

حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ايمان آمد

برگرفته از سايت بيتوته



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: نيمه شعبان,
نويسنده : ....


جملات زیبا

 

منبع ایران سان



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: جملات, موفقیت,
نويسنده : ....


جملات زیبا

 

قشنگ یعنی چه‌؟
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه‌ی اشکال
و عشق
تنها عشق
تورا به گرمی یک سیب می‌کند

مانوس

سهراب سپهری 

خاطره یعنی
گذشته ها،

                      نگذشته ... 

هزار بار هم حاضرم برگردم به کودکی و باز بزرگ شوم
با اینکه سخت ترین کار دنیاست
فقط به عشقِ دستــــان مهربانِ پــــدر 

چـه آزمون دشوآریستــ . . .

قلبت رآ سمت چپ بگذآرنـد و بگوینـد :

برو بـه رآه رآست . . . 

 برگرفته از سایت ایران سان



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، شعر، نثر، ادبیات غنایی، ،
:: برچسب‌ها: جملات ارزشمند , تصاویر,
نويسنده : ....


جملات زیبا

ندگی کن،

به ضرب المثلها هیچ اعتمادی نیست!

ماهی را هروقت از آب بگیری،

می میرد!!!!!



رســم آدمـــهای دنیـــــــا شبیــــــه رســم دریـــاســت !

وقتــــی احســـــاس کننــــد

غرقشــــــون شـــدی پس مـیـزنـنـت ! ...


 ساده لباس بپوش، ساده راه برو . . .

اما در برخورد با دیگران ساده نباش . . .

زیرا سادگی ات را نشانه می گیرند . . .

برای درهم شکستن غرورت . . . !

**************

دِلْ تنگے اَم را

با فاصلــہ مے نویسَمْـــ ...

تا شایدْ فاصلــہ اے

ین دِلَمْـــ و

تنگے بیُفـــتدْ ...

چــہ خیالــــِ خامے دارمْـــ ... !

اینْ مَدار فاصلــہ

مُـــوَربْ اَستْ ...

چندے کــہ بگذردْ ...

دوباره مے شَودْ :

" تَــــــنْـــــــــگے ِ دِلْ

 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: جملات زیبا, سایت ,
نويسنده : ....


 

برگرفته از سایت پرشین استار



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: جملات ارزشمند , تصاویر,
نويسنده : ....


به سلامتی پدر هایی که...

به سلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانیش گریه ی فرزندش رو دید ماشین رو داد به دستش در حالی که چشمانش پر از گریه بود گفت : حالا تو موهای منو بتراش

به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز نشنیدم ...!!!

به سلامتی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید ،اما واسه خیلی ها پدری کرد

 به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ، اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه !

سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش . . .

به سلامتی پدری که کفِ تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن..

همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم ، که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…
ولی پدر ...
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد

پدرم هر وقت میگفت "درست میشود" ... تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت...!

وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده !
وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه...
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری

پدرم ،تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته هاهم میتوانند مرد باشند ! به سلامتی هرچی پدره

خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گرددبه سلامتی هرچی پدره

بیاییم با هم عهد بندیم از این پس هر فرد زحمتکشی میبینیم اون رو به عنوان فرشته ای که
پشتوانه محکم فرزندانش است,
احترام کنیم: این فرشته شاید:
 یک کارگر ساده باشد
یک کارگر شهرداری باشد
یک دستفروش باشد
یک پرستار باشد
و هر چه که هست
یک فرشته هست

برگرفته از سایت قم فردا



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: روز پدر,
نويسنده : ....


روحیه شکرگزار

shokr

تا حالا تو عمرت شده از خدا تشکر کنی؟ یا همه اش در حال نق نق کردن بودی که خدایا چرا این رو به من ندادی، خدایا چرا اینطوری شد، خدایا چرا این کار رو واسم نکردی؟

اصلا شده یک روز، فقط یک روز رو به آسمون نگاه کنی و بگی خدایا ازت سپاسگزارم بخاطر این زندگی که به من دادی؟

اصلا تا حالا به این جمله فکر کردی؟ یا دنیا رو همه اش از این دید نگاه می کنی که خدا چه اشتباه بزرگی کرده که من رو وارد زندگی کرده! اصلا من که از خودم اراده ندارم!

کیفیت زندگی شما و داشتن خوشبختی فقط در نگاه شما نسبت به جهان به دست می یاد.

یه جورش اینه که از صبح تا شب نق بزنی، هی بگی : چرا این اینجوریه، چرا اون اینجوریه، چرا مملکت فلانش اینجوریه …

نوعی دیگر هم هست که می شه شاکر باشی، به جای فکر کردن به چیزهای منفی ، به داشته هات نگاه کنی و از اونها لذت ببرسی

کار زیاد سختی نیست!
عمری با این نگاه زندگی کردی و نتیجه اش رو هم همین حالا داری می بینی! یه چند روزی هم با این دید به زندگی نگاه کن!

نوشته :مصطفی سرداری



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، نثر،داستان، ،
:: برچسب‌ها: شکرگذاری, خوشبختی,
نويسنده : ....


تنهایی

رفته بودم سر حوض

تا ببینم شاید،
عکس تنهایی خود را در آب...
آب
در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود
پسر روشن آب،
لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید،
آمد اورا به هوا برد
که برد
****************************


:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، شعر، ،
:: برچسب‌ها: تنهایی,
نويسنده : ....


چوپان پیر

 

 از چوپان پیری که دیگر توان چوپانی نداشت پرسیدند…

چه خبر؟؟

با لهن  تلخی گفت:

گرگ شد!

… آن بره ای که نوازشش میکردم…

برگرفته از سایت عاشقانه ها..............

 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: دلتنگی, جملات زیبا, عاشقانه ها,
نويسنده : ....


گاهی لازمه..................

گاهی لازمه....

آدما گاهی لازمه
چند وقت کرکرشونو بکشن پایین
یه پارچه سیاه بزنن درش و بنویسن :
کسی نمرده.
فقط دلم گرفته.....
 

آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند!!

آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند.
اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه...
آن جا که در میان خاک خوابیدی؛
«سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!
 
 

کافی است سر به زیر باشی...


گرگ شده اند اینروزها...
کافی است سر به زیر باشی

با بره اشتباهت میگیرند

خیز برمیدارند برای دریدنت...
 

در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...

خالق من «بهشتی» دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛
و «دوزخی» دارد، به گمانم کوچک و بعید؛
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...
«دکتر علی شریعتی»
 

معجزه....

خــــــــدایا
من اینجا دلم سخـــــت معجزه میخواهد
و تو انگار
معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مـــــــــــبادا ....!!
 

گول دنیا را مخور.....

گول دنیا را مخور......!!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند.....
 

یادمان باشد!

یادمان باشد!
هر پس مونده‌ای که‌ من زمین میندازم
قامت یه‌ نفرو خم میکنه.....
 

لنگه های چوبی درب حیاطمان ...

لنگه های چوبی درب حیاطمان؛
گر چه کهنه اند و جیرجیر می کنند؛
ولی خوش به حالشان که لنگه ی هم اند .
 

نماز دو نفره...

خــــدایا
دلم هوس یک نماز دو نفره کرده است ...
فقط من باشم و تو !!!!!
 

ما دیگر فقیر نیستیم....

خداروشکر ما دیگرفقیر نیستیم
دیروز پزشک روستا گفت:
چشمان پدرم پر از آب مروارید است!!!!
 

گرگ صفتان...

نــه صدایش را " نــازک " میکــرد ..
و نــه دستــانش را " آردی "
از کجــا بایــد به گرگ بودنش شک میکــردم؟!!!!!!!
 

دست گيري...

آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده
ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد
شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می
گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا
برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟
طریقت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست
 

آهسته رد شو...

اگـر امـشب هم از حوالی دلم گذشتـی،

آهسته رد شو


غم را با هزار بدبختی خوابانده ام...
 

اشتباه

وقتي همه با من هم عقيده مي شوند ،
تازه احساس مي کنم که اشتباه کرده ام!!!
"اسکار وايلد"
 

خوشبختی یافتنی نیست

خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است.
از زندگی لذت ببرید حتی اگر چیز با ارزشی را از دست داده اید...
دیروز پشت خاکریز بودیم و امروز در پناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.
جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد...
 
 
 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: سخنان الهام بخش,
نويسنده : ....


بودن و ماندن

گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن!

به رفتن که فکر می کنی اتفاقی می افتد

که منصرف می شوی…

میخواهی بمانی،

رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی!



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
نويسنده : ....


جملات تامل برانگیز 2

آشنایی یک اتفاق است
جدایی یک قانون
دل به اتفاق نبند که
قانون اجرا می شود

**************

کوچ پرندگان به مــــن آموخت ،

وقتی هوای رابطه ســــرد است ،

باید رفتـــــــــــــــ

***************

  کـــــــــــم بــاش
از کم بودنت نتــــــــرس
اونی که اگـه کم باشی ولــــــــت میکنه،
همونه که اگه زیـــاد باشی حیفو میلت میکنه. . .
 

****************

 گاهی بی هوا.....
دلم هوایش را میکند......
هوای او......
او که هیچوقت هوایم را نداشت...!!!!!

**************

  یادمان باشد که اعتمــــــــــــــــــــاد المثنی ندارد
پس آن را از بین نبریم.

 *********************  

خیلی وقتا بهم میگن چرا میخندی؟؟ بگو ما هم بخندیم...

اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری.. بگو ما هم بخوریم...

**********

"هوایت" 

چه دستان سنگینی دارد 

امروز که به سرم زد فهمیدم

**************

 خدایا …
تو دنــیای ما آدمــا …
یه حالتی هست به نام ” کــم آوردن ” !
تو که خــدایی و نمیتونی تجربش کنی …
خــوش به حــالت … !

 **************

 هر آهنگی که گوش میدهم

به هر زبانی که باشد....

بغضم را میشکند...

نمیدانم.........

بغضم به چند زبان دنیا مسلط است...

 *************

خدایا

می توانم چند لحظه با تو خلوت کنم؟؟؟

قول می دهم بیشتر از چند لحظه وقتت را نگیرم گوشت را جلو بیاور....

 بیا نزدیک تر...

من خسته ام...

 میشنوی؟؟؟

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: دلتنگی, جملات زیبا,
نويسنده : ....


گذر عمر

زندگی یک ساعت شماته داره

کوک شده برای مردن یا تولدی دوباره

زندگی یک ساعته

هر ثانیه اش یک نعمته

بدونید قدر همو آدما دم غنیمته

آی ادما دم غنیمته

روز مثل ثانیه و هفته مثل دقیقه هاست

عمر آدم شادی و غمگین به گذشته لحظه هاست

میگذره به خواب و بیداری و هوش و یا به مستی

خوش به حال اون کسی که از غم و غصه جداست

عمری که گذشته برگشت نداره

پیری هم مردنو سوغات میاره

بیایید دور بریزیم کینه هارو

باید آدم جای سازش بزاره

منبع:پرشین استار

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، شعر، ،
:: برچسب‌ها: گذر عمر, شعر,
نويسنده : ....


به بهانه روز مادر

اشک‌های مادر , …

مروارید شده است د

ر صدف چشمانش
دکترها اسمش را گذاشته‌اند

آب مروارید!
حرف‌ها دارد چشمان مادر

گویی زیرنویس فارسی دارد
دستانش را نوازش می کنم
داستانی دارد

دستانش....................



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: مادر,
نويسنده : ....


نماد فروهر

 

تقریبا همه ما نماد فروهر رو دیدیم و میدونیم که یک نماد ایران باستانه اما خیلیا هستن که معنی اونو نمیدونن در پایین نماد با معانیش قرار گرفته :

1- نیمه بالایی این نشان یک انسان است؛ پیرمردی به معنای پخته ب...ودن، تجربه، کهن، راست قامت و پیر معلم.

2 - پیرمرد دست راست خود را به معنای عبادت و بندگی اهورامزدا خدای یگانه به سمت آسمان بلند کرده.

3 - در دست چپش حلقه عهد با اهورامزدا قرار دارد و نشان موظف بودن به پیمان با خدای یگانه است. (در قدیم زمانی که دو نفر با هم پیمانی می بستند، این حلقه را با دست چپ خود می گرفتند؛ کاری که امروزه همه جهانیان در هنگام عقد ازدواج حلقه یی را بر انگشت دست چپ خود می کنند. که طبق گفته ی برخی کارشناسان از همین نشان بر گرفته شده.).

4 - وجود دو بال به معنای پرواز به سوی آسمان و صعود به قله های مینویی است. بال به معنای نیروهای مثبت است که اگر انسان از آنها بهره بگیرد می تواند پیشرفت کند و به کمال برسد.

5 - هر بال از سه ردیف پر تشکیل شده که درجه بندی نکات مثبت است: هومت – هوخت – هورشت (پندار نیک – گفتار نیک – کردار نیک). با این نکات مثبت است که انسان می تواند به اوج برسد.

6 - حلقه میان تنه به معنای کره خاکی و گردش روزگار است (شاید نشانه ای از آگاه بودند ایرانیان آن زمان به گرد بودن کره زمین هم باشد )؛ و همچنین یک دوره عمر انسان که می بایست طی شود ، که انسان باید در این گردونه راهی را برگزیند که در مسیر رسیدن به خدا ، پیشرفت و بالندگی در زندگی قرار گیرد.

7 - دم این پرنده نیز از سه ردیف پَر تشکیل شده که درجه بندی نکات منفی است: دژمت – دژوخت – دژورشت (پندار بد – گفتار بد – کردار بد). انسان با نکات منفی به دنیا می آید، ولی یک انسان الگو می بایست تمامی نیرو های منفی را مهار کرده و تحت کنترل خود بگیرد تا همانند یک دم پرنده برای پرواز از آنها استفاده کند (یک پرنده بدون دم نمی تواند پرواز کند!).

8 - دو نوار دو طرف نماد به معنای دو نیروی سپنتا مینو (مثبت) و انگره مینو (منفی(اهرمن مینو)) که همواره انسان با این دو قطب به دنیا می آید و میان این دو قطب درگیر است.ببرگرفته ازفیس ب
وک

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نقد و تحلیل، نثر، ادبیات حماسی، حماسه های ایران، ،
:: برچسب‌ها: نماد فروهر, مفاهیم و معانی, اصطلاحات,
نويسنده : ....


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد